زوج‌های عاشق افراد دیگر را زشت‌تر می‌بینند

زوج‌های عاشق افراد دیگر را زشت‌تر می‌بینند
زوج‌هایی که عاشق یکدیگر هستند خود و شریک زندگی‌شان را از سایر افراد جذاب‌تر تصور می‌کنند. این عدم توانایی در تشخیص زیبایی‌های سایر افراد در حقیقت نوعی مکانیسم دفاعی ناخودآگاهانه است که باعث می‌شود زوج‌ها و شریک‌های زندگی همدیگر را فریب ندهند و مرتکب خیانت نشوند.

عشق کور است؛ این جمله معروفی است که همه ما بارها آن را شنیده‌ایم. اما منظور از این جمله چیست؟ شعر معروف نظامی در داستان لیلی و مجنون شاید آشناترین مصداق این جمله باشد «اگر در دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی». در واقع لیلی که دل و دین مجنون را برده بود دختر چندان زیبارویی نبود اما عاشقی چون مجنون مو نمی‌دید بلکه پیچش مو می‌دید، او ابرو نمی‌دید بلکه اشارت‌های ابرو را می‌دید. گاهی با دیدن ۲ زوج از خود می‌پرسیم چطور یکی با آن قد و قواره و بَر و روی زیبا عاشق فردی با این شکل و شمایل شده، اما عشق معجزه‌ای بزرگ است که ناملایمات و زشتی‌ها را بدل به نیکی و زیبایی می‌کند.

این واقعیت با یافته‌های تحقیقات و پژوهش‌های علمی نیز اثبات شده است. ژورنال تخصصی فیزیولوژی شخصی و اجتماعی در گزارشی اعلام کرده که زوج‌هایی که عاشق یکدیگر هستند خود و شریک زندگی‌شان را از سایر افراد جذاب‌تر تصور می‌کنند. محققان این پروژه اظهار داشته‌اند که این عدم توانایی در تشخیص زیبایی‌های سایر افراد در حقیقت نوعی مکانیسم دفاعی ناخودآگاهانه است که باعث می‌شود زوج‌ها و شریک‌های زندگی همدیگر را فریب ندهند و مرتکب خیانت نشوند (منبع).
 

روی کاغذ بازی نظام تک‌همسری آسان است اما در اجرا و عمل یک قانون طلایی برای تحقق آن وجود دارد. وب‌سایت اشلی مدیسون (Ashley Madison) بر طبق تحقیقات اعلام کرده که برخی افراد بر این باورند که اعتقاد به تک‌همسری به عنوان نشانه وفاداری تا حدودی مبالغه و اغراق است. این موضوع این سوال را برمی‌انگیزد که چطور برخی زوج‌ها تن به روابط نامشروع می‌دهند و به همسران‌شان خیانت می‌کنند و برخی دیگر تا پایان عمر با خوبی و خوشی در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند (منبع). 

برای روشن شدن این موضوع و انجام تحقیقات بیشتر گروهی از اشخاص به عنوان داوطلب در یک نظرسنجی شرکت کردند. برخی از این افراد مجرد بودند و برخی نیز متاهل و یا در شرف ازدواج. به این افراد یک سری سوال داده شد و از آن‌ها پرسیده شد که چطور با شریک زندگی‌شان احساس شادی و رضایت دارند. سپس تعدادی تصاویر چهره جنس مخالف به این افراد نشان داده شد و از آن‌ها خواسته شد تا بگویند آیا این افراد مجردند یا با کسی رابطه دارند. بعد از نشان دادن هر چهره، ۱۱ چهره دیگر از همان شخص نیز نمایش داده می‌شد. البته عکس‌های بعدی دست‌کاری شده بودند و در برخی موارد جذاب‌تر و در بعضی دیگر زشت‌تر شده بودند. ملاک زیبایی در این تصاویر وجود تقارن در اجزای چهره بود. از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا ۱۱ چهره اصلی را در بین تصاویر نمایش داده شده برگزینند. نتایج شگفت‌آور بود؛ افراد متاهل عموما چهره‌های زشت‌تر را به‌عنوان چهره اصلی فرد انتخاب می‌کردند و هر چه زندگی شادتر و رضایت‌بخش‌تری داشتند انتخاب چهره به سمت تصاویر زشت‌تر متمایل‌ بود و در عوض افراد مجرد به سراغ چهره‌های جذاب و زیبا می‌رفتند.
 

بحث در مورد نتایج این تحقیق محققان و پژوهش‌گران را به این باور رساند که «اثر تنزل ادراکی» خارج از ضمیر هوشیار شخص رخ می‌دهد. این امر موجب می‌شود تا از تهدید ناشی از جذابیت افراد دیگر که ممکن است پایه‌های عاطفی و عاشقانه یک زندگی را متزلزل کند، کاسته شود. در حقیقت این موضوع نوعی واکنش دفاعی از ضمیر ناخودآگاه انسان برای حفظ کیان یک رابطه عاشقانه است. دانشمندان برای توجیه و توضیح این واکنش دلیل علمی خاصی ارائه نکرده‌اند اما آنچه به نظر منطقی و قابل درک است این است که دو شخصی که یکدیگر را دوست دارند به جای توجه به نکات منفی و غیرجذاب یکدیگر به جنبه‌های مثبت و خوشایند هم دقت می‌کنند و به قدری این وجوه برای آنان بارز و شاخص می‌شود که نکات منفی را در خود حل می‌کند.

این‌چنین است که دیگران هر چقدر هم زیبا باشند در برابر عشق واقعی و خالص آن‌ها حرفی برای گفتن ندارند. با بررسی یافته‌های این تحقیق دانشمندان اظهار داشتند که چنین ساز و کار مشابهی در روابط غیررمانتیک نیز قابل تعمیم است؛ به عنوان مثال در موضوعاتی که نیاز به خودکنترلی دارند مانند مقاومت در برابر عدم تناول مواد غذایی مختلف. شاید برخی این مکانیسم را گول زدن خود و دروغ گفتن به ذات تلقی کنند اما اصلا این‌طور نیست، این فرایند در حقیقت لذت بردن از چیزهای مثبت و نادیده گرفتن نکات منفی است. گرچه این رفتار نوعی واکنش ناخودآگاه است اما با تمرین و ممارست می‌توان آن را در تمام وجوه و زوایای زندگی به کار بست (منابع: iflscience، nymag).

منابع: psp/ wired/ iflscience/ nymag